1 مهر
پاییز بی نظیر شروع شد با دیدن امتیاز محمدرضا شعبانعلی برای کامنتم باید درس شاگردی کردن رو بخونم شاگرد خوبی نیستم با اینکه با تمام وجود به رسالتش اعتقاد دارم وقت زیادی برای متمم نمیذارم
به قول سعید دچار سندرم راننده تاکسی شدم. بهتره به شرح حال نپردازم که سر دراز دارد
توی اولین روز بهار به این فکر میکنم که رسالتهای دیگه ای وارد زندگیمون میشن. پاییز بهانه خوبی برای قوی شدن هست
رفتم کامنتم رو بخونم ببینم اصلا چی نوشتم که باعث شه محمدرضا شعبانعلی امتیاز بده
از کامنت هایی که خونده شد میشه فهمید سرعت کلیک روی این عنوان بسیار سریع اتفاق افتاده تا راز اسودگی خیال از حجم انباشتگی های به ظاهر دوست داشتنی رو کشف کرد.
با اینکه هنوز راهکارها رو نمیدونم ولی اعتراف میکنم که سخت ترین کار دنیا حذف همزمانی کارهاست. و جدال بر سر گذاشتن فکرها،رویاها و هدفهای دوست داشتنی که بخاطر جذابیت بی نظیر در گوشه ای از ذهن ما جاخوش کردند.
این نوشته عنوان کوبنده ای هست برای منی که ساعت ۱:۴۳ دقیقه شب برای استارت یک اید جدید پای کامپیوتر نشستم. و میشه گفت این پست یکی از قشنگترین سرعت گیرهای متمم هست برای شتاب زده هایی مثل من…
تم امسالم رو بستن و تمام کردن کارهای ناتمام گذاشتم … و پرونده های ذهنی
وقتی کاری رو در ذهن تموم نشده می پنداریم دوست داریم اقدام های جدید و ازمایش های جدیدی انجام بدیم تا موفق بشیم اماباید قبول کرد همه ایده ها و هدفها به مقصد نمیرسند.
هرچند سخته و دارم مثل ابراهیم از اسماعیل هام میگذرم. و سعی میکنم روی یک کار تمرکز کنم. گاهی موفق گاهی ناموفق اما پرونده های باز ذهنی باید بسته بشن و از اقدام های متعدد کاهنده انرژی در بازه محدودی استفاده بشه
– بی نهایت تلاش کردن رو حذف کنیم
– یاد بگیریم از مسیر لذت ببریم و گام های کوچک رو فراموش نکنیم شاید شتابزدگی برای رسیدن به مقصد رو کاهش بدیم.
– متوقف نشیم و هر روز یک گام کوچک
اعتراف میکنم از نگارش خودم لذت بردم
این یعنی در حال نزول از وضعیت قدیمم هستم شاید با حال و هوای پاییز قدرت نشوتن رو بگیرم
امام سجاد تو صحیفه سجادیه دعای قشنگی داره
بارالها بر محمد و آلش درود فرست، و مرا عافیت بخش از وامی که آبرویم را بریزد، و ذهنم را پریشان کند، و فکرم را پراکنده سازد، و شغلم در علاج و چاره آن به طول انجامد.
آمین دعا میکنم این اتفاق قشنگ برای هممون بیاته و بتونیم آزادانه فکر کنیم و قدم برداریم