نوشتن برای نوشتن

هممون دربند سرنخ یک کلافیم که بریم برسیم به قشنگترین بافته ی دنیا

نوشتن برای نوشتن

هممون دربند سرنخ یک کلافیم که بریم برسیم به قشنگترین بافته ی دنیا

نوشتن برای نوشتن

اینجا تمام دلخوشی منه
وبلاگ قدیمی ام تیترش این بود " جایی برای قدم زدن حرف هایم "
اعتقادم این هست دوستانی که به رسم قلم پیدا کردم شاید حجم زیادی در زندگیم نداشتن ولی عمق بیشتری رو حک کردن

مطالعه باعث بیداری میشه ولی نوشتن هست که باعث رشد میشه
نوشتن چیزی بود که ازش متولد شدم پس خواهم نوشت
خوش اومدی به خونه من


رسالت تازه ام
ثبت شود به تاریخ 96/06/04 :
شادی و هر چیزی که مربوط به شادی باشد :)

طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب در مهر ۱۳۹۶ ثبت شده است

از وقتی متمم می خونیم یعنی محل توسعه مهارتهای فردی 

یعنی نقش اصلی و تنها نقش فیلم خودتی. با اینکه تمرین ها و ‍ پاسخ و امتیاز دوستان و همچنین دنبال کردن وبلاگ دوستان متممی خارج از فضای متمم توی روال یادگیری خیلی تاثیر دارن و محرک و راهنمای خوبی هستند و نمیشه قدرتشون رو کم دونست. 

ولی توی میدان مبارزه خودتی و خودت . خوندن و نوشتن و تمرین حل کردن و تلاش برای موندن توی مسیر خیلی سخته

دست به قلم میشوم برای مشاوره از دوستان متممی برای موضوعات دروس مختلف، برای کسب و کار خودم ولی قلمم برمیگرده چون:

1-همه به اندازه کافی سرشون شلوغه نمیتونن برای من وقت بذارن

2- وقت گذاشتن در سایه دوستی نزدیک هست باید فرصت داد و زمان بگذره تا این دوستی حاصل بشه. 

3- البته این فرآیند رو میشه سریعتر کرد در شرایطی که تعامل بیشتری به وجود بیارم ( برای من سخته )

4- دلیل مهمتر اینکه خودت بهترین معلم خودتی باید اینو قبول کنی

5-زمانی رو که برای شناسوندن خودت برای دیگران میکنی به خوندن و اختصاص زمان برای خودت بذار بیشتر نتیجه بگیری شاید ( تست شود باید)

6- اصلی ترین گره ها رو خودت باید باز کنی  مطمئن باش دوستای خوب خودشون میان کمکت 

7- وقتی خودت نمیدونی چی می خوای هیشکی نمیتونه کمکت کنه

8- عجول نباش صبوری کن به راهی که داری می ری خوندن و نوشتن و فکر کردن  ادامه بده راه خودشو به تو نشون میده

           


خوبی مشوره و کمک دوستانم رو  منکر نمیشم و میدونم که نقش بزرگی در زندگی من داشته 

ولی این بار این راه رو در تنهایی و سکوت خودم ادامه میدم شاید رشد توی سکوت و شکستن دادن  بحران های الان به تنهایی حس قدرتی بهم بده که میخوامش

                               زندگی را تو بساز نه بدان ساز که سازند و پذیری بی حرف 

                                              زندگی یعنی جنگ تو بجنگ 

  • نیره

همه از پاییز مینویسن شور و استقبال و پست های پاییزی مثل برای پاییزی شروع به ریزش کردن. نمی‌دونم اینهمه احساسی که همه به پاییز دارن واقعا از ته دلشون هست یا نتیجه شور جمعی هست که شبکه های اجتماعی ایجاد کردند. معمولا دوست ندارم شورهای جمعی که برای یک موضوع خاص ایجاد میشه رو پیگیر بشم.ولی مهرماه حکم دیگه ای داره بهتره منم با تاخیر ثبتش کنم به دلایل زیر :

۱-یه نیمه از سال گذشت و برای سنجش عملکرد من و نتایج کارهام ضروری هست که خودم رو بسنجم و تغییرات و تصمیماتی بگیرم.

۲-دیروز‌ اتفاقهای خوبی برام افتاد که به فال نیک برام حساب میشه و دلم قرص میشه که مهربونی تو ذات آدمها هست و ربطی به شناختن و نشناختن ندارن شاید بشه گفت گاهی شناختن باعث کمک نکردن میشه. 

اتفاقی برام افتاد که هرکسی با عقل و منطقش نقض می‌کنه ولی من سعادت داشتم این اعتماد رو دریافت کنم.

۳- اول مهر بود شنبه بود و شروع ماه قمری.

۴-خب وبلاگ نویس ها از روزهای خاص مینویسن باید نوشت از هر روز و‌لحظه زندگی نوشت.


پ.ن : حرف پاییز که پیش میاد همیشه این شعر یادم می‌افته

قشنگی پاییز نه به بازی برگ و‌بارانش است 

نه به هوای وحشی دونفره اش 

فصلها را خاطره ها می سازند...........

توکه باشی من هستم رنگ‌هست هوا هست 

و یک خیابان تشنه که باران قدم‌های ما را کم دارد.

و‌ذکری که برای این ماه ورد  ذهن و دلم هست: مهروار زندگی کنیم🍁

  • نیره